با وجود اینکه کنکور رو دادم و فکر میکردم بعد از کنکور حداقل واسه ی لحظاتی راحت میشم ولی انگار اوضاع واسم خیلی فرقی نکرده...

درسته که گوشی دار شدم،با خیال راحت میام نت،میرم بیرون دوستامو ببینم،مخصوصا میرم خرید و دارم شعر و کلی کتاب میخونم ولی خب نمیدونم چرا هیچ احساسی نمیکنم که فشاری که برای کنکور حس میکردم رو الان ندارم.حتی اینترنت دیگه واسم خیلی جذابیت نداره...

شاید دوازده مرداد(اعلام نتیجه) یه خوشحالی بزرگ برام پیش بیاد شایدم یه شروع جدید،نمیدونم ولی فکر کنم بعد دوازده مرداد اوضاع بهتر میشه چون تکلیفم مشخص میشه !حتی اگه شروع جدیدی رو واسه ی کنکور داشته باشم اینکه یه هدف تو زندگیم هست بازم بهتر از هیچیه،شاید بهم بخندین ولی واقعا درس خوندن واسم عذاب نیست و حتا خیلی اوقات لذت میبرم ، روزی10 یا 12 ساعت خوندن رو دوست ندارم !خب هرچیزی حدی داره ! منم این نوع درس خوندن رو واسه چند ماه آخر انجام دادم چون لازم بود وگرنه که اصلا خوب نیست... اینم از این روزای من !

جرأت کنید راست و حقیقی باشید. جرأت کنید زشت باشید! اگر موسیقی بد را دوست دارید، رک و راست بگویید. خود را همان که هستید نشان بدهید. این بزک تهوع انگیز دوروئی و دو پهلویی را از چهره روح خود بزدایید، با آب فراوان بشوئید!

ژان کریستف