خیلی وقت بود برنامه ریزی کرده بودم که واسه تولد یه دوست یه کیک تولد که واقعا کیک تولد باشه درست کنم!

یعنی کیکایی که درست کرده بودم هیچوقت از اون مدل کیکای تولد خامه ای چند لایه که معمولابا موز و گردو درست میشه نبودن...

خلاصه نزدیک ِ یک ماه و نیم من داشتم فکر میکردم چیکار کنم که به عنوان اولین تجربه  یه کیک خامه ای درست حسابی ِِ خوب از آب در بیاد و هم آبرو ریزی نشه هم تجربه ی خوبی باشه واسه شروع کارهای بعدی...

اول کیک پایه رو انتخاب کردم که تو ذهنم کیک اسفنجی،کیک 1234 و کیک وانیلی بود،چون تاحالا اسفنجی درست نکرده بودم و کیک حساسیم هست و باید خیلی دقت داشته باشی دیدم به ریسکش نمی ارزه،از آخر بعد از مشورت فهمیدم کیک 1234 یک رسپی قدیمی و خوب واسه کیکای تولدی هست که میخواد با خامه تزئین بشه و کیک حساسیم نیست و خوبم پف میکنه.

خلاصه رسید به انتخاب اینکه تزئین روش رو چیکار کنم! چون دوستم علاقه ای به کیک شکلاتی نداشت منم باید یا به خامه فکر میکردم یا باترکریم...

ایده واسه کیک شکلاتی فراوون داشتم ولی واسه خامه و اینا هیچ!نه تجربه ای داشتم توی کار با قیف و ماسوره نه ایده ای!

بین خامه و باترکریم هم خامه انتخاب شد چون باترکریم رو قبلا درست نکرده بودم و ریسک بود و روزم رو پر از استرس میکرد که چی در بیاد و با ذائقه ی همه هم جور در نمیاد!

و طرحی که میخواست روی کیک پیاده بشه،تو اینترنت سرچ زدم و سایتارو گشتم که ببینم چی پیدا میکنم که هم قشنگ باشه و هم از پسش بر بیام،خلاصه چشمام به عکسی افتاد که دیگه اون لحظه برام مهم نبود که از پسش بر بیام.

"من باید درستش میکردم!"

کلا رز دوست دارم،بین گلا عاشق رزم،و کیکی رو دیدم که روش با رز کار شده بود...اصلا عاشق کیکش شدم مهم نبود که چقدر سخت باشه،وقتی به اطرافیان نشونش میدادم با زبون بی زبونی میگفتن واسه تجربه ی اول یه خورده سخت نیست؟ولی خب من تصمیممو گرفته بودمنیشخند

کیکایی که با رزت کار شده مدلاش زیادن،بعضی کیکا فقط یه قسمتای خاصی رو کار کرده بود بعضیا با رنگای مختلف،من دوست داشتم کل کیک با رزت کار بشه ولی خب دوباره به کاغذ پناه آوردم و عکسشو کشیدم و قرار شد تر کیبی از رزت و بعضی جاها شکوفه های ریز بینش بذارم و وسط رز ها هم مروارید،واسه رنگشم من خودم نسبت به خامه های رنگی خیلی حس خوبی ندارم و سفید به نظرم بهتره ولی بدم نمیومد که ترکیبی از رزای سفید و سوسنی باشه،ولی از ترس اینکه با اضافه کردن رنگ خوراکی خامه از فرم بیفته گفتم واسه دفعه ی اول همون سفید بهتره...

خلاصه کار من این شد که برم تو یو  -  تیوب و سایتای خارجی که سر در بیارم با کدوم ماسوره هست و چجوری قیفو دستت باید بگیری و خامه رو چطور فرم بدی و چطوری قیف رو بچرخونی و....ولی ته دلم خیلی مطمئن نبودم که واقعا بشه.

خلاصه خرید وسایل مورد نیاز شروع شد و عملیات از یه روز قبل از تولد آغاز شد!

روز قبل نصف رسپی کیک 1234 رو درست کردم که هم ببیننم چجوری در میاد هم اینکه خواستم دو بار درستش کنم که مجبور نشم وسط کیک رو با چاقو برش بدم،نتیجه خوب بود،یعنی به کیک که دست میزدی خیلی نرم و اسفنجی بود،خوبم پف کرده بود،فردا صبح هم نصف دیگه ی کیک رو درست کردم و خامه ها رو از فریزر درآوردم و شروع کردم به فرم دادنش،استرس داشتم خامه فرم نگیره ولی خوشبختانه خامه ی خوبی بود اذیتم نکرد و خیلی سریع فرم گرفت،فکر میکردم نصف خامه یا حتی کم تر کافی باشه ولی وسط کار دیدم نه بابا از این خبرا نیست همه ی خامه رو فرم دادم و نگرانیم از این بود این همه خامه کیک رو شیرین نکنه خیلی...

خلاصه کیک اولی رو برداشتم و روش رو با چند قاشق شیر مرطوب کردم و یه لایه نسبتا نازک خامه روش کشیدم و بعد هم موز و گردو رو تیکه تیکه کردم و روی خامه چیندم،از یه موز هم بیشتر استفاده نکردم که خیلی شیرین نشه،الان وقت این بود کیک دومی رو بزارم رو اولی،با هزار سلام و صلوات و ترس اینکه موقع گذاشتن کیک از وسط نصف بشه با موفقیت کیک دومی انتقال پیدا کرد!با یه لایه ی نازک هم روی سطح و اطراف کیک رو خامه کشی کردم و خوشبختانه لازم به عمل طاقت فرسای صاف کردن خامه روی کیک نبود و سطح کیک اصلا دیده نمیشد و با رزت پر میشد،بعد فهمیدم این ظرف لبه داره و باید بذارم کیکو تو یه ظرف  دیگه تا بتونم اطرافشو راحت کار کنم،یعنی موقع گذاشتن تو ظرف دیگه قلبم داشت از جا در میومد و واقعا هم نزدیک بود از وسط نصف بشه.

و رسید به بخش شیرین قیف و ماسوره یا به قول یکی از دوستا ماسولهنیشخند

تو یه بشقاب یک گل رز رو امتحان کردم و وقتی نتیجه رو دیدم از خوشحالی میخواستم جیغ بکشم،فکرشم نمیکردم اینقدر خوب بشه،توقع یه چیز خیلی بدتری رو داشتم و خودمو واسش آماده کرده بودم،و شروع کردم به زدن رز ها از مرکز کیک تا پایین و آخر هم یه سری شکوفه بینش،وسطای کار همش حس میکردم دارم خرابکاری میکنم و تمیز در نیومده ولی از آخر وقتی دیگه قیف رو گذاشتم کنار و به کیک نگاه کردم و میخواستم مرواریدارو بچینم کلی ذوق زده شدم،شما احساس منو نمیفهمین!فقط وقتی میفهمین که واسه اولین بار بخواین کیک خامه ای درست کنین و نتیجش خیلی بهتر از چیزی در اومده باشه که توقع داشتین...نیشخند

حالا میخواین بگین پررو شدم یا از خودراضی یا همش دارم از خودم تعریف میکنم مشکلی نیستنیشخند فکر شما محترمه ولی واقعا تجربه و حس ناب و عالی ای بود،طوری که قصد گذاشتن این پست رو نداشتم ولی نوشتم که این حس ناب موندگار بشه...

هنوز هم میدونم کیک ایراد داره و میتونه بهتر از این بشه ولی واقعا کیک رو دوسش داشتم!!!

از کیک عکس گرفتم و واسه دو سه تا از دوستام فرستادم و اینقدر بهم انرژی مثبت و کامنتای مثبت دادن که کیفور تر هم شدم...

همش در یخچالو باز میکردم و نگاه میکردم میگفتم مهسا چیکار کردی:)))(توهم بزرگ منشی)

شمعارو روش چیندم و رفتم خونه ی دوستم،دوستمم سورپرایز شده بود و فکر کنم ذوق زده هم شده بود و گفت وقتی دیدم باورم نمیشدشیطانخجالت

دیروز یکی از بهترین شبایی که داشتم بود...بیشتر به خاطر دوستم تا کیک،و اینکه تونستم خوشحالش کنم،و همچنین تونستم سورپرایزش کنم تا فکر نکنه میتونه تمام نقشه های منو بدونهشیطانخیلی خوب بود،جزء بهترین خاطراتم...

اینم اولین کیک تولدی که درست کردم...یه سری عکس از مراحل کار هم گذاشتم واسه تصور بهتر ِ داستان کیک پزی ِ من!