از مواردی که میتونی بفهمی دوستت برات چقدر اهمیت داره و بعد مدت ها ندیدنش چقدر دلتنگشی و برات عزیزه اینه که با وجود اینکه ساعت چهار صبح تازه میگیری میخوابی وقتی میگه ساعت پنج باید حاضر بشی که بریم فلان جا میگی چشم :دی
تازه کلیم ذوق داری و خوشحالی ^_^
حالا بماند که شانس با ما یار بود و دوساعت تخفیف داده شد و به هفت موکول شد.
و اینم بماند من هروقت با دوستام قرار میزارم تو مشهد بارون، رعد و برق،تگرگ،سیل، زلزله و خلاصه هرچی که دلت بخواد اتفاق میفته! یعنی من هفته ای یه بار با دوستام قرار بذارم آب مشهد تامین میشه -_-
خواستم اینو ثبتش کنم چون بعد از مدت ها خیلی بهم خوش گذشت 3>
و روز به روز میفهمم که دوستای خوب واقعا نعمتن... و من چندتا از بهتریناشونو کنارم دارم! همیشه معتقد بودم تو داشتن دوست حسابی شانس دارم!
و روز به روز بیشتر برام عزیز میشن...
خوشبختیشون آرزومه
 +تشکر از خانم فالگیر (بی بی زهرا) که هرچی اصرار میکرد فال منم علاوه بر دوستم بگیره و من مقاومت میکردم و میگفتم نه مرسی نمیخوام چندین بار مستقیم و غیر مستقیم بهم گفت گدا صفت -_-   من: O_O  :|

باغ ملک آباد/ خیلی قشنگ تر از این حرفا بود،خیلی سال بود که نرفته بودم و امروز دیدم همه چی عالی ^_^