من واقعا نمیدونم قضیه ی این پنج برعکس چیه که سرنوشت آدم رو عوض میکنه !
پنج برعکسی که هم میشه توش هزارو یک نفرو راه داد هم یه نفرو !
پنج برعکسی که همیشه واسه کسی که دوسش داری مثل گنجشگ کوچولوی اشی مشی تند تند میتبه !
پنج برعکسی که همیشه توی نقاشی ها من پیدا میشه و حتی تو نقاشی های بچگیمم بوده که یه تیر توش رفته وخوناش داره میریزه تو کاسه !
پنج برعکسی که چند بار میشکنه و دوباره از نو ترمیم میشه !
پنج برعکسی که هم میتونه پر از احساس عشق باشه هم کینه و نفرت !
پنج برعکسی که برعکسش میشه پنج !
پنج برعکسی که من خیلی شب و روز ازش کار میکشم و طفلی داره تیکه پاره میشه !
پنج برعکسی که وقتی بشکنه خیلی بد میشکنه سخت میشه تیکه هاشو بهم چسبوند ولی من خیلی تیکه هارو بهم با یه چسب محکم به اسم مهر و محبت و عشق چسبوندم و دوباره داره واسم کار میکنه !
خلاصه بگم که این پنج برعکس خیلی کار دست من داده !
امیدوارم کار دست شما نده و همیشه مراقبش باشین !
راستی واسه لینک کردن من هیچ نیازی به اجازه نیست...این وبلاگ برای شماست !