هرکی که به آدم میرسه یه چیزی میگه
مثل یه کسی که از همه چی آگاهه رفتار میکنن و نظر میدن غافل از اینکه همین نظر ممکنه روح و روان طرف رو به هم بریزه
والا یکی از آشناها بود در مورد این پرسید که چی میخوای بخونی منم گفتم فعلا روان شناسی مدنظرم هست
شروع کرد به گفتن اینکه نرو که آینده ی کاری نداره اشتباه نکن الان همه چی بستگی به پول داره
یه رشته ی پول ساز مثل حقوق و حسابداری یا مدیریت بازرگانی برو و به علاقت کار نداشته باش و ......
بعدم میگه اتفاقا چهرت جدیه به رشته ی حقوق بیشتر میخوری
اصلا کجای چهره ی من جدیه هاااااااااااااااااااااااان
وقتی خبر نداری من چقدر دل رحم و حساس تشریف دارم چرا میگی؟فقط کافیه یه صحنه یی ببینم مثلا یه گدا ببینم اینقدر میرم تو فکر و دلم میسوزه و داغون میشم..
خلاصه کلا فکر و روانم رو ریخت به هم و کاملا دودل شدم و گفتم حتما باید پیش یک مشاور برم و اینطوری نمیشه
از آخر یکی از معلما که مشاورم هستن برام یه وقت گزاشتن و رفتم خونشون
خیلی خوب بود حداقل مسیرمو مشخص کردم و این تفکر های غلط ازم جدا شد
و تصمیم شد بر همون روانشناسی و ضریبای درسا هم که فهمیدم خیلی خوشحال شدم چون عربی ضریبش یک بود !!
مهم تریناش ریاضی و روانشناسی و علوم اجتماعی بود.
یه برنامه ریزی کلی و اینکه چجوری باید بخونم برام نوشتن و از این شنبه قرار شروع کنم
و به توصیشون احتمالا کلاس زبان بعد این ترم دیگه نمیرم
و قرار شد صبح ها فعلا دو ساعت و عصر ها هم دوساعت بخونم و از سال دوم هم شروع کنم
و باید یکی از این آزمون های دو هفته ای یا سه هفته ای شرکت کنم که خوب خیلی ها گفتن سنجش ولی بدبختی نمیدونم از کجا باید ثبت نام کنم تو اینترنت هم چیزی در موردش نیست
و اینکه چند تا درس مهم رو کلاس بردارم
و کتاب های جانبی هم واسه تستای کنکور بگیرم
و اگه خودم خواستم هر دوهفته یا هر زمانی برم پیششون
و کلا برنامه هایی که داشتم واسه این تابستون که کلاسای مختلف برم به هم ریخت ولی خوب یک سال باید تلاش کنم تا سال دیگه همین موقع راضی باشم !
راستش اونقدر انرژی ندارم که بگم الان منتظرم شنبه بیاد که من حسابی درس بخونم و یه کم میترسم ولی خوب تمام تلاشمو میکنم
و کارم وقتی سخت تر میشه که فقط به فکر یه دانشگاه خیلی خوبم و اینکه حاضر نیستم رشته یی رو که دوس ندارم مثل خیلی ها ادامه بدم..
خیلی استرس دارم خدایا کمک
پی نوشت :راستی بعد این همه مدت تصمیم گرفتم نظرات این پست رو آزاد بزارم البته اونم نیازمند تایید من !
حالا ببینم این پست چطور پیش میره شاید از این به بعد همین کارو کردم شایدم نه مثل همیشه نظرات غیر فعال بود!
خلاصه اگه خواستید میتونید نظر بزارید
اینقدر ذهنم درگیر و داغون بود یادم رفت بگم:
عیدتون مبارک...